باورهای «در مسیح باش»
«در مسیح باش» به عنوان اجتماعی از فرزندان و خادمان خداوند عیسی مسیح، در راستای تحقق رسالت خود، باورهای بنیادین و خدشه ناپذیری دارد که این باورها را پایه تمامی فعالیتهای خود قرار داده است.
«در مسیح باش» به طور کامل خود را متعهد به بندهای عهدنامه لوزان میداند که در سال ۱۹۷۴ توسط کنگره بینالمللی بشارت جهانی در شهر لوزانِ سوئیس تدوین و به امضای ۲۳۰۰ نفر از اعضای آن از ۱۵۰ ملیّت مختلف از شاخههای مختلف مسیحی رسید.
در ادامه به جهت آشنایی شما عزیزانی که با «در مسیح باش» همراه هستید، عین متن ترجمه شدهی این عهدنامه را منتشر مینماییم.
مقدمه
ما اعضای کلیسای عیسای مسیح، از بیش از ۱۵۰ ملیت، شرکتکنندگان گردهمایی بینالمللی بشارت جهانی در لوزان، خدا را برای نجات عظیم او شکر میگوییم و شادمانیم از فرصتی که خدا برای ما مهیا کرده تا با او و یکدیگر مشارکت داشته باشیم. کار خدا در این ایام شور عمیقی در ما ایجاد کرده تا از کوتاهیهای خود توبه کنیم و ما را با کار ناتمام بشارت به چالش میکشاند. ما بر این باوریم که انجیل، مژده خدا برای تمام دنیاست، و با اتکا بر فیض او مصمم هستیم تا از ماموریت مسیح اطاعت کرده، این مژده را به تمام انسانها برسانیم و از هر ملتی شاگرد بسازیم. بنابراین، خواستار آنیم که مُهر تاییدی بر ایمان و عمل خود بگذاریم و عهد خود را علنی کنیم.
هدف خدا
ما بر ایمان خود به یک خدای ابدی، آفریننده و خداوند جهان، پدر، پسر و روحالقدس، که بر همه امور مطابق هدف اراده خود حکمرانی میکند شهادت میدهیم. او افرادی را از میان مردم دنیا برای خود خوانده است، و افراد خود را دوباره به دنیا میفرستد تا برای گسترش پادشاهی خود، بنای بدن مسیح و جلال نامش خادمان و شاهدان او باشند. ما با سرافکندگی اعتراف میکنیم که اغلب، با همشکل این دنیا شدن و یا با دوری جستن از آن، رسالت خود را انکار کرده و در ماموریت خود ناکام ماندهایم. با این حال، مسروریم از اینکه گرچه انجیل در ظروف خاکی و زمینی حمل میشود، ولی هنوز گنجی پربهاست. ما میخواهیم یک بار دیگر با قدرت روحالقدس خود را وقف شناساندن این گنج به دیگران کنیم.
(اشعیا ۲۸:۴۰؛ متی ۱۹:۲۸؛ افسسیان ۱۱:۱؛ اعمال رسولان ۱۴:۱۵؛ یوحنا ۶:۱۷، ۱۸؛ افسسیان ۱۲:۴؛ اول قرنتیان ۵: ۱۰؛ رومیان ۲:۱۲؛ رومیان ۱۲: ۲؛ دوم قرنتیان ۷:۴)
قدرت و اقتدار کتاب مقدس
ما به الهام الاهی، راستی، و اقتدار هر دو عهد عتیق و جدید به تمام و کمال، به عنوان یگانه کلام مکتوب خدا، مبرا از هرگونه خطا در تمام آنچه که اظهار میکند، و تنها قانون خطاناپذیر ایمان و عمل شهادت میدهیم. ما همچنین به قدرت کلام خدا برای تحقق نقشه نجات شهادت میدهیم. پیغام کتابمقدس همه مردان و زنان را مورد خطاب قرار میدهد. زیرا مکاشفه خدا در مسیح و در کتابمقدس تغییرناپذیر است. روحالقدس همچنان از طریق این کلام امروز نیز با ما سخن میگوید. او اذهان قوم خدا را در هر فرهنگی که باشند تنویر میکند تا حقایق او را با طراوت با چشمان خود درک کنند و بدین ترتیب حکمت الوان خدا را هرچه بیشتر بر تمام کلیسا آشکار میسازد.
(دوم تیموتائوس ۱۶:۳؛ دوم پطرس ۲۱:۱؛ یوحنا ۳۵:۱۰؛ اشعیا ۱۱:۵۵؛ اول قرنتیان ۲۱:۱؛ رومیان ۱۶:۱؛ متی ۵: ۱۷، ۱۸؛ یهودا ۳؛ افسسیان ۱: ۱۷، ۱۸؛ ۳: ۱۰، ۱۸)
بیمانندی و جهانشمولیت مسیح
ما باور داریم که علیرغم رویکردهای متنوع بشارتی، فقط یک منجی و تنها یک انجیل وجود دارد. ما بدین موضوع واقفیم که هر شخصی از طریق مکاشفه عمومی در طبیعت، معرفتی نسبی از خدا دارد. اما اینکه این امر بتواند شخصی را نجات بخشد رد میکنیم چرا که مردم با بیعدالتی خود حقیقت را پایمال میکنند. همچنین ما هرگونه تلفیق عقاید و گفتار را که نمایانگر این گرایش باشد که مسیح، از طریق تمام مذاهب و مکاتب دیگر نیز به طور یکسان سخن میگوید رد میکنیم و این را اهانتی به مسیح و کتابمقدس میدانیم. عیسای مسیح تنها خدا-انسانی است که جان خود را به عنوان یگانه فدیه برای گناهکاران داد و تنها میانجی بین خدا و بشر است. نام دیگری وجود ندارد که از طریق آن نجات بیابیم. همه زنان و مردان به خاطر گناه در راه هلاکت قرار دارند؛ اما خدا همه را دوست دارد و نمیخواهد تا کسی هلاک شود بلکه میخواهد تا همه توبه کنند. با این وجود، آنانی که مسیح را رد کرده و شادی نجات را انکار میکنند، خود را به جدایی ابدی از خدا محکوم میکنند. اینکه اعلام کنیم عیسی «نجاتدهنده جهان» است به منزله تایید این عقیده نیست که تمام مردم دنیا یا به خودی خود و یا در نهایت نجات مییابند؛ نیز نمیتوان تایید کرد که تمام مذاهب، نجات در مسیح را عرضه میکنند. بلکه، این اعلانِ محبت خدا به دنیای گناهکاران است و دعوت از هر فردی است، تا با تعهدی شخصی و قلبی که از توبه و ایمان بر میخیزد، او را به عنوان نجاتدهنده و خداوند خود بپذیرد. عیسای مسیح فراتر از هر نامی است. ما در اشتیاق روزی هستیم که هر زانویی در برابر او خم میشود و هر زبانی به خداوندی او اعتراف میکند.
(غلاطیان ۱: ۶-۹؛ رومیان۱: ۱۸-۳۲؛ اول تیموتائوس ۲: ۵، ۶؛ اعمال رسولان ۱۲:۴؛ یوحنا ۱۶:۳-۱۹؛ دوم پطرس ۹:۳؛ دوم تسالونیکیان ۷:۱-۹؛ یوحنا ۴۲:۴؛ متی ۲۸:۱۱؛ افسسیان ۱: ۲۰، ۲۱؛ فیلیپیان ۹:۲-۱۱)
ماهیت بشارت
بشارت یعنی انتشار این خبر خوش که عیسای مسیح برای گناهان ما مرد و بر طبق کتابمقدس، از مردگان برخاست و اکنون در مقام خداوندِ حاکم، بخشش گناهان و عطایای رهاییبخش روحالقدس را به تمام کسانی هدیه میکند که توبه کنند و ایمان بیاورند. حضور مسیحیِ ما در این دنیا پیوندی جداییناپذیر با بشارت دارد که هدف آن گوش سپردن دقیق جهت درک طرف مقابل است. اما بشارت، خود، اعلانِ مسیح تاریخی و کتابمقدسی در مقام نجاتدهنده و خداوند است، با این نگرش که دیگران را برای رابطهای شخصی و مصالحه با او متقاعد کنیم. به وقت دعوت انجیل، مختار نیستیم که بهای شاگردی از مسیح را پنهان کنیم. عیسی هنوز هم انسانها را فرا میخواند تا خود را انکار کرده، صلیب خود را بر دوش بگیرند و خود را بخشی از جامعه جدید او بدانند. نتایج بشارت، اطاعت از مسیح، پیوستن به کلیسای او و خدمت مسئولانه در دنیاست.
(اول قرنتیان ۱۵: ۳، ۴؛ اعمال رسولان ۳۲:۲-۳۹؛ یوحنا ۲۱:۲۰؛ اول قرنتیان ۲۳:۱؛ دوم قرنتیان ۵:۴؛ ۱۱:۵، ۲۰؛ لوقا ۲۵:۱۴-۳۳؛ مرقس ۳۴:۸؛ اعمال رسولان ۲: ۴۰، ۴۷؛ مرقس ۴۳:۱۰-۴۵)
مسئولیت اجتماعی مسیحیان
ما شهادت میدهیم که خدا خالق و داور همه انسانهاست. بنابراین باید دغدغه او نسبت به عدالت و آشتی در جامعه بشری و رهایی مردان و زنان از هر گونه ظلم را با دیگران در میان بگذاریم. چون مردان و زنان به شباهت خدا آفریده شدهاند، هر شخصی فارغ از نژاد، مذهب، رنگ، فرهنگ، طبقه، جنسیت و یا سن، کرامتی درونی دارد و به این خاطر باید مورد احترام و خدمت، و نه بهرهجویی، واقع شود. در اینجا نیز ما، هم به خاطر کوتاهی خود، و هم به خاطر اینکه گاهی در بشارت و مشکلات اجتماعی انحصاری عمل کردیم، توبه میکنیم. اگرچه مصالحه با دیگران مصالحه با خدا نیست، و نه خدمات اجتماعی میتواند بشارت باشد، و نه آزادی سیاسی به منزله نجات؛ اما با این حال ما اذعان میکنیم که بشارت و مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی هر دو از وظایف مسیحی ما به شمار میآیند. زیرا هر دو برای بیان آموزههای خدا و انسان، محبت ما نسبت به همسایه و اطاعت ما از عیسای مسیح ضروری هستند. پیغام نجات همچنین حاوی پیغامی از داوری بر هر شکلی از جدایی، ظلم و تبعیض است و نباید از محکوم کردن شرارت و بیعدالتی در جایی که آنها وجود دارند هراس داشته باشیم. وقتی مردم مسیح را میپذیرند در پادشاهی او از نو متولد میشوند و نه تنها باید عدالت او را در میان دنیای بیعدالت نشان دهند، بلکه باید عدالت او را گسترش دهند. نجاتی که ما مدعی آن هستیم باید تماما مسئولیتهای اجتماعی و فردی ما را متحول کند. ایمان بدون عمل مرده است.
(اعمال رسولان ۱۷: ۲۶، ۳۱؛ پیدایش ۱۸: ۲۵؛ اشعیا ۱: ۱۷؛ مزامیر ۴۵: ۷؛ پیدایش ۱: ۲۶، ۲۷؛ یعقوب ۹:۳؛ لاویان ۱۸:۱۹؛ لوقا ۲۷:۶، ۳۵؛ یعقوب ۲: ۱۴-۲۶؛ یوحنا ۳:۳، ۵؛ متی ۲۰:۵؛ ۳۳:۶؛ دوم قرنتیان ۱۸:۳؛ یعقوب ۲۰:۲)
کلیسا و بشارت
ما باور داریم که مسیح، نجات یافتگان خود را همانگونه که پدر او را فرستاد، به دنیا میفرستد، و این امر مستلزم نفوذ عمیق و پربهای مشابهی در دنیاست. ما باید از دخمههای کلیسایی خود بیرون بیاییم و درون جامعه غیرمسیحی نفوذ کنیم. در ماموریت خدمت فداکارانه کلیسا، بشارت اصل اول است. بشارت به دنیا مستلزم این است که کل کلیسا، کل انجیل را به کل دنیا برساند. کلیسا در مرکز نقشه جهانی خدا برای دنیا قرار دارد و ابزار تعیینشده برای انتشار انجیل است. اما کلیسایی که صلیب را موعظه میکند، باید خود نشانی از صلیب بر خویش داشته باشد. وقتی کلیسا به انجیل پشت میکند یا ایمان زنده به خدا و محبت واقعی نسبت به مردم در آن دیده نمیشود و یا در همه چیز، به ویژه در مسایل مالی و ترفیعی، صداقت کامل را ندارد، خود سنگ مانعی در برابر بشارت میشود. کلیسا اجتماع قوم خداست، نه یک سازمان؛ و نباید آن را به فرهنگی خاص، نظامی سیاسی و یا اجتماعی و یا ایدئولوژی انسانی نسبت داد.
(یوحنا ۱۸:۱۷؛ ۲۱:۲۰؛ متی ۱۹:۲۸، ۲۰؛ اعمال رسولان ۸:۱؛ ۲۷:۲۰؛ افسسیان ۱: ۹، ۱۰، ۳: ۹-۱۱؛ غلاطیان ۶: ۱۴، ۱۷؛ دوم قرنتیان ۳:۶، ۴؛ دوم تیموتائوس ۱۹:۲-۲۱؛ فیلیپیان ۲۷:۱)
همکاری در بشارت
ما شهادت میدهیم که هدف خدا، اتحاد آشکار کلیسا در حقیقت است. بشارت همچنین ما را به اتحاد فرا میخواند زیرا که اتحاد ما شهادت ما را تقویت میکند، همانطور که نفاق ما، انجیل مصالحه ما را تضعیف میکند. با این حال، میدانیم که اتحادِ سازمانی شاید اشکال گوناگونی به خود بگیرد و لزوما بشارت را به پیش نمیبرد. با اینحال، ما که در ایمان کتابمقدسی یکسانی شریک هستیم، باید مشارکت، عمل، و شهادت اتحادی نزدیک داشته باشیم. اعتراف میکنیم که گاهی شهادت ما به واسطه فردگرایی گناهآلود و دوبارهکاریهای بیحاصل، خدشهدار شده است. ما خود را متعهد میکنیم تا در پی اتحاد عمیقتری در حقیقت، پرستش، تقدس و ماموریت باشیم. ما بر توسعه همکاریهای منطقهای و عملی در جهت پیشرفت ماموریت کلیسا، برنامهریزی هدفمند، تشویق یکدیگر و به اشتراکگذاری منابع و تجربیات تاکید داریم.
(یوحنا ۲۱:۱۷، ۲۳؛ افسسیان ۳:۴، ۴؛ یوحنا ۳۵:۱۳؛ فیلیپیان ۲۷:۱؛ یوحنا ۱۷: ۱۱-۲۳)
مشارکت کلیساها در بشارت
شادمانیم از اینکه عصر جدیدی از بشارت آغاز شده است. نقش بارز سازمانهای بشارتی غربی به سرعت محو میشود. خدا از کلیساهای جوانتر منابع جدید عظیمی را برای بشارت جهانی بر میخیزاند و این خود نشان میدهد که مسئولیت بشارت به کل بدن مسیح تعلق دارد. بنابراین، تمام کلیساها میبایست از خدا و نیز از خود بپرسند که چه اقدامی باید انجام دهند تا بتوانند هم در منطقه خود بشارت دهند، و هم مبشرانی را به دیگر نقاط دنیا اعزام کنند. دائما باید ارزیابیای از وظایف و مسئولیتهای بشارتیمان در جریان باشد. بدین ترتیب، مشارکت رو به رشدی بین کلیساها ایجاد خواهد شد و شخصیت جهانی کلیسای مسیح به شکل بارزتری نمایان خواهد شد. ما همچنین خدا را برای موسساتی که در ترجمه کتابمقدس، آموزش الاهیاتی، رسانههای جمعی، ادبیات مسیحی، بشارت، خدمات مسیحی، احیای کلیسا و سایر زمینهها میکوشند، شکر میکنیم. آنها نیز باید به طور مداوم خودآزمایی کنند و تاثیرگزاری خود به عنوان بخشی از ماموریت کلیسا را مورد ارزیابی قرار دهند.
(رومیان ۸:۱؛ فیلیپیان ۵:۱؛ ۱۵:۴؛ اعمال رسولان ۱:۱۳-۳؛ اول تسالونیکیان ۶:۱-۸)
ضرورت امر بشارت
هنوز به بیش از دو میلیارد و هفتصد میلیون نفر که بیش از دوسوم جمعیت زمین را تشکیل میدهند بشارت داده نشده است. ما شرمساریم از اینکه بسیاری از انسانها نادیده گرفته شدند؛ این دلیلی برای سرزنش ما و کل کلیساست. با این حال، امروزه در بسیاری از نقاط دنیا اشتیاق بیسابقهای برای خداوند عیسای مسیح وجود دارد. ما معتقدیم که زمان آن رسیده تا کلیساها و سازمانهای موازی با اشتیاق برای نجات کسانی که پیغام انجیل را دریافت نکردهاند دعا کنند، و تلاشهای جدیدی را برای بشارت جهانی آغاز کنند. گاهی لازم است از تعداد مبشران خارجی و منابع مالی در کشوری که بشارت انجیل به آن رسیده، کاسته شود تا کلیساها به خودکفایی و رشد برسند و منابع موجود به سرزمینهایی که بشارت داده نشدهاند، اختصاص پیدا کند. مبشرین باید با روحیه خدمت فروتنانه، آزادانه از و به تمام شش قاره روانه شوند. هدف باید این باشد که با تمام ابزارهای موجود و در کمترین زمان ممکن، هر شخصی فرصت شنیدن، درک و پذیرش خبر خوش را داشته باشد. ما نمیتوانیم امید داشته باشیم که بدون فداکاری به این هدف نائل بشویم. فقرِ میلیونها انسان ما را مبهوت و بیعدالتیای که منشا آن است همه ما را برآشفته است. آن دسته از ما که در رفاه زندگی میکنیم، وظیفه خود در اتخاذ یک زندگی ساده را میپذیریم تا بتوانیم با سخاوتمندی بیشتری برای کمک و بشارت بپردازیم.
(یوحنا ۴:۹؛ متی ۳۵:۹-۳۸؛ رومیان ۱:۹-۳؛ اول قرنتیان ۱۹:۹-۲۳؛ مرقس ۱۵:۱۶؛ اشعیا ۶:۵۸، ۷؛ یعقوب ۲۷:۱؛ ۱:۲-۹؛ متی ۳۱:۲۵-۴۶؛ اعمال رسولان ۴۴:۲، ۴۵؛ ۳۴:۴، ۳۵)
بشارت و فرهنگ
بسط راهبردهای بشارت جهانی مستلزم روشهای پیشرو خلاقانه است. در پناه خدا، نتیجه، ظهور کلیساهایی خواهد بود که عمیقا در مسیح ریشه، و رابطه نزدیکی با فرهنگ خود دارند. فرهنگ همیشه باید با معیار کتابمقدس آزموده و قضاوت شود. از آنجایی که مردان و زنان مخلوقات خدا هستند، بخشی از فرهنگ آنها در زیبایی و نیکویی غنی است. اما چون این انسانها سقوطکرده هستند، گناهْ فرهنگ را تباه کرده و بخشی از آن شیطانی است. انجیل پیشفرضی از برتری فرهنگی بر فرهنگ دیگر ندارد، بلکه همه فرهنگها را بر طبق معیار حقیقت و عدالتِ خود ارزیابی میکند، و در هر فرهنگی بر اصول اخلاقی مطلق تاکید میکند. مبشرین اغلب همراه انجیل یک فرهنگ بیگانه را نیز منتقل کردهاند و گاهی کلیساها بیشتر در اسارت فرهنگ بودهاند تا اینکه تحت تعلیم کلام باشند. مبشران مسیحی باید با فروتنی در پی این باشند که خود را از همه چیز، به جز اصالت شخصیت، خالی کنند تا بتوانند خادم دیگران باشند و کلیساها باید در پی تحول و غنای فرهنگ برای جلال خدا باشند.
(مرقس ۸:۷، ۹، ۱۳؛ پیدایش ۲۱:۴، ۲۲؛ اول قرنتیان ۱۹:۹-۲۳؛ فیلیپیان ۵:۲-۷، دوم قرنتیان ۵:۴)
آموزش و رهبری
ما اعتراف میکنیم که گاهی در پی رشد کلیسا به بهای از دست دادن عمق آن حرکت کردیم و بشارت ما عاری از خوراک مسیحی بوده است. همچنین اذعان میکنیم که برخی از سازمانهای ما در تجهیز و تشویق رهبران ملی برای تقبل مسئولیتهای مشروع خود، بسیار کند بودهاند. با اینحال، ما به اصول بومی متعهد هستیم و آرزومندیم که هر کلیسایی رهبران ملی خود را داشته باشد، که نه بر اساس ریاست، بلکه بر اساس خدمت، روش مسیحی رهبری را به نمایش میگذارند. ما میدانیم که نیاز فراوانی به بهبود آموزش الاهیات بهخصوص برای رهبران کلیسا وجود دارد. در هر ملت و فرهنگی باید برنامه آموزشی مؤثری برای شبانان و اعضای کلیسا در باب آموزههای مسیحی، شاگردسازی، بشارت و تشویق در جهت رشد و خدمت وجود داشته باشد. اینگونه برنامهها نباید بر روشهای آموزشی کلیشهای تکیه کنند، بلکه باید بر اساس قریحه خلاق بومی و بر طبق معیارهای کتابمقدس ایجاد شوند.
(کولسیان ۲۷:۱؛ ۲۸؛ اعمال رسولان ۲۳:۱۴؛ تیطس ۵:۱، ۹؛ مرقس ۴۲:۱۰-۴۵؛ افسسیان ۱۱:۴، ۱۲)
نبرد روحانی
ما باور داریم که درگیر یک جنگ همیشگی روحانی با رؤسا و قدرتهای شریر هستیم که قصد براندازی کلیسا را دارند و میخواهند بشارت جهانی کلیسا را ناکام بگذارند. ما از نیاز خود برای تجهیز خویشتن به زره خدا آگاهیم و میدانیم که این جنگ را باید با اسلحه روحانی حقیقت و دعا جنگید. زیرا ما فعالیتهای دشمنمان را تشخیص میدهیم؛ نه تنها در ایدئولوژیهای دروغین بیرون از کلیسا، بلکه در اناجیل دروغین داخل کلیسا که کتابمقدس را تحریف میکنند و انسانها را در جای خدا میگذارند. ما هم به هشیاری و هم به بصیرت نیاز داریم تا از انجیل کتابمقدسی محافظت کنیم. ما اذعان میکنیم که خود، در برابر عقاید و اعمال دنیوی، و تسلیم در برابر دنیاگرایی مصون نیستیم. برای مثال، اگرچه مطالعات دقیق در مورد رشد کلیسا، چه از لحاظ کمّی و چه روحانی، صحیح و ارزشمندند، اما گاهی از آنها غفلت کردهایم. در مواقع دیگر، برای اطمینان از پاسخی به انجیل، در پیام خود سازشکاری کردهایم و یا با شیوههای فشار، شنوندگان خود را تحت تاثیر قرار دادهایم، و در آمار و ارقام غرق شده و حتی در استفاده از آنها صداقت نداشتهایم. همه این کارها دنیوی هستند. کلیسا باید در دنیا باشد؛ دنیا نباید در کلیسا باشد.
(افسسیان ۱۲:۶، دوم قرنتیان ۳:۴، ۴؛ افسسیان ۱۱:۶، ۱۳-۱۸؛ دوم قرنتیان ۳:۱۰-۵؛ اول یوحنا ۱۸:۲-۲۶؛ ۱:۴-۳؛ غلاطیان ۶:۱-۹؛ دوم قرنتیان ۲: ۱۷؛ ۲:۴؛ یوحنا ۱۵:۱۷)
آزادی و جفا
خدا وظیفه برقراری صلح، عدالت و آزادی را برای دولتها تعیین کرده تا کلیسا بتواند در این شرایط خدا را اطاعت کند، خداوند عیسای مسیح را خدمت کرده و بدون هیچ مانعی انجیل را موعظه کند. بنابراین، برای رهبران کشورها دعا میکنیم و از آنها میخواهیم که آزادی فکر و وجدان و آزادی عمل و اشاعه دین را بر طبق اراده خدا و همانگونه که در اعلامیه جهانی حقوق بشر درج شده، تضمین کنند. همچنین نگرانی عمیق خود را برای تمام کسانی که به ناحق زندانی شدند ابراز میداریم، به طور خاص برای آنانی که به خاطر بشارت نام خداوند عیسی زندانی شدهاند. ما پیمان میبندیم تا برای آزادی آنها دعا و تلاش کنیم. در عین حال، از عاقبت آنها ترسی به دل راه نخواهیم داد. با کمک خدا، ما نیز در برابر بیعدالتی خواهیم ایستاد و به هر بهایی که باشد به انجیل وفادار خواهیم ماند. هشدارهای عیسی مبنی برای اجتنابناپذیر بودن جفا را فراموش نمیکنیم.
(اول تیموتائوس ۱:۴-۴، اعمال رسولان ۱۹:۴؛ ۲۹:۵؛ کولسیان ۲۴:۳؛ عبرانیان ۱:۱۳-۳؛ لوقا ۱۸:۴؛ غلاطیان ۱۱:۵؛ ۱۲:۶؛ متی: ۱۰:۵-۱۲؛ یوحنا ۱۸:۱۵-۲۱)
قدرت روحالقدس
ما به قدرت روحالقدس ایمان داریم. پدر، روح خود را فرستاد تا بر پسر او شهادت دهد؛ بدون شهادت او شهادت ما عبث خواهد بود. الزام بر گناه، ایمان به مسیح، تولد تازه و رشد مسیحی همه کار روحالقدس هستند. علاوه بر این، روحالقدس روحی مبشر است؛ از این رو، بشارت باید به صورت خودجوش از دل یک کلیسای پر از روح برآید. کلیسایی که کلیسای مبشر نیست، خود را انکار، و روح را اطفا میکند. بشارت جهانی تنها زمانی به یک امکان حقیقی تبدیل میشود که روحالقدس، کلیسا را در حقیقت و حکمت، ایمان، قدوسیت، محبت و قدرت تازه کند. از این رو، از تمام مسیحیان دعوت میکنیم تا برای ملاقاتی با روح مقتدر خدا دعا کنند تا تمام ثمره روحالقدس در قوم او نمایان شود و تمام عطایای او بدن مسیح را غنی سازند. تنها آن زمان است که کل کلیسا ابزاری مناسب در دستان او خواهد بود تا تمام زمین صدای او را بشنوند.
(اول قرنتیان ۴:۲؛ یوحنا ۲۶:۱۵، ۲۷؛ ۸:۱۶-۱۱؛ اول قرنتیان ۳:۱۲؛ یوحنا ۶:۳-۸؛ دوم قرنتیان ۱۸:۳؛ یوحنا ۳۷:۷-۳۹؛ اول تسالونیکیان ۱۹:۵؛ اعمال رسولان ۸:۱، مزامیر ۴:۸۵-۷؛ ۱:۶۷-۳؛ غلاطیان ۵: ۲۲-۲۳؛ اول قرنتیان ۴:۱۲-۳۱؛ رومیان ۳:۱۲-۸)
بازگشت مسیح
ما ایمان داریم که عیسای مسیح شخصا و آشکارا، در قدرت و جلال باز خواهد گشت تا نجات و داوری خود را به کمال برساند. این وعده بازگشت او انگیزهای مضاعف برای بشارت ماست زیرا که ما کلام او را به یاد داریم که نخست انجیل باید به تمام ملتها موعظه شود. ما معتقدیم که فاصله زمانی بین صعود مسیح و بازگشت او باید با بشارت قوم خدا پر شود، که تا قبل از پایان حق ندارند بشارت را متوقف کنند. همچنین به یاد داریم که او در مورد مسیحها و انبیای دروغینی که راه ضدمسیح نهایی را هموار خواهند کرد به ما هشدار داد. بنابراین، ما این عقیده را که انسانها قادرند مدینه فاضلهای بر روی زمین بنا کنند، رویایی حاکی از غرور و خودخواهی میدانیم و آن را رد میکنیم. ما مسیحیان مطمئن هستیم که خدا پادشاهی خود را کامل خواهد کرد و مشتاقانه در انتظار آن روز و آسمان و زمین جدیدی هستیم که عدالت در آن ساکن خواهد بود و خدا تا ابدالآباد بر آن سلطنت خواهد کرد. در ضمن، ما بار دیگر با شادی تسلیم اقتدار او بر کل زندگی خود هستیم و خود را وقف خدمت مسیح و مردم میکنیم.
(مرقس ۶۲:۱۴؛ عبرانیان ۲۸:۹؛ مرقس ۱۰:۱۳؛ اعمال رسولان ۸:۱-۱۱؛ متی ۲۰:۲۸؛ مرقس ۲۱:۱۳-۲۳؛ اول یوحنا ۱۸:۲؛ ۱:۴-۳؛ لوقا ۳۲:۱۲؛ مکاشفه ۱:۲۱-۵؛ دوم پطرس ۱۳:۳؛ متی ۱۸:۲۸)
نتیجهگیری
بنابراین، در پرتو ایمان و عمل خود، عهدی خطیر با خدا و یکدیگر میبندیم، تا با دعا و برنامهریزی با هم برای بشارت تمام جهان همراه شویم. ما از دیگران دعوت میکنیم تا به ما بپیوندند. باشد که خدا با فیض خود و برای جلال خویش ما را یاری کند تا به عهد خود وفادار بمانیم! آمین، هللویا!