ایمان به مسیح در مقابل وفاداری مسیح

ایمان به مسیح در مقابل وفاداری مسیح
پولس می‌گوید که ما نمی‌توانیم با اعمال خود عادل شویم، و او عادل‌شمردگی از طریق اعمال را با عادل‌شمردگی از طریق ایمان به مسیح مقایسه می‌کند. (به عنوان نمونه: غلاطیان 2: 16 و رومیان 4:4-5).

عنوان این مقاله بازتاب مناظره‌ای در میان محققان پولسی به نام مناظره pistis Christou است. این بحث بر سر این است که آیا عبارت pistis Christou، که هشت بار در نامه‌های پولس آمده است، به معنای «ایمان به مسیح» (همان‌طور که  نسخه استاندارد انگلیسی (ESV) آن را ترجمه می‌کند) است یا به معنای «وفاداری مسیح» (همان‌طور که ترجمه انگلیسی جدید انجیل (NET Bible) آن را ترجمه می‌کند) است.

ایمان به مسیح

این عبارت در یونانی به خودی خود مبهم است و واقعاً می‌تواند به معنای هر یک باشد. در مقامِ قیاس، عبارت «عشق خدا-love of God» را در انگلیسی در نظر بگیرید، که بسته به زمینه‌ی متنی (بستر متن) می‌تواند به معنای «عشق ما به خدا» یا «عشق خدا به ما» باشد. به طور مشابه، pistis Christou در یونانی می‌تواند به معنای «ایمان ما به مسیح» یا «ایمان یا وفاداریِ خودِ مسیح» باشد.

از نظر تاریخی، اکثر مفسران پولس دریافته‌اند که رسول، به «ایمان ما به مسیح» اشاره دارد. ما می‌توانیم این را با بررسی تفسیرهای پدران رسولی برنامه‌های پولس یا با نگاهی به ترجمه‌های امروزی خود دریابیم. در چند قرن اخیر، چند محقق پیشنهاد کرده‌اند که باید این عبارت را به عنوان «وفاداری مسیح» ترجمه کنیم، اما آن‌ها نتوانستند آن‌طور که می‌بایست اکثریت علما یا مسیحیان را متقاعد کنند. سپس، مقاله‌ای که حدود چهل سال پیش توسط ریچارد هیز نوشته شده است، باعث گردید تا بسیاری از محققان انگلیسی‌زبان متقاعد شوند که برداشت ما از پولس رسول اشتباه بوده است. بدیهی است که مقاله‌ای باید یک مقاله استثنایی بوده باشد. چرا این‌قدر قانع کننده بود؟

من فکر می‌کنم یک دلیل این است که دغدغه اصلی هیز در واقع ترجمه چند عبارت نبود، بلکه درک کلی پولس از الهیات و نجات بود. هیز در متنی نوشت که بسیاری تحت تأثیر دیدگاه اگزیستانسیالیستی رودولف بولتمان از ایمان قرار گرفته بودند – که ایمان اساساً تصمیم یک فرد برای رسیدن به درک جدیدی از خود با شنیدن پیام مسیح است.

اگر اینکه برای شما عجیب است که مردم تحت تأثیر چنین دیدگاهی قرار بگیرند، اجازه می‌خواهم تا یک حکایت شخصی را برایتان بیان کنم. در اولین موقعیت تدریسم، به [ضیافت] شام [فردی] معتمد دعوت شدم که سخنران آن یک رهبر برجسته محافظه‌کار باپتیست جنوبی بود.

در آنجا، او توضیح داد که چگونه بولتمان را در مطالعات حوزوی خود خوانش کرده است و تأکید بولتمان بر تصمیم‌گیری در موعظه‌های خود را به کار گرفته است. شاید ما انجیلی‌ها آن‌قدر که تمایل داریم از بولتمان دور نیستیم؟

هیز در پاسخ به بولتمان از خود پرسید، آیا درست است که پولس تعلیم داده که نجات ما به تصمیم ایمانی ما بستگی دارد؟ هیز با مطالعه مجدد پولس به این نتیجه رسید که تأکید پولس بر داستان مسیح و کار او بر روی صلیب بود تا تصمیمِ فردیِ ما برای ایمان.

در واقع، هیز به این نتیجه رسید که حتی کلمه pistis که معمولاً در نامه‌های پولس به «ایمان» ترجمه می‌شود، اغلب به ایمان ما اشاره نمی‌کند، بلکه به «وفاداری» مسیح در رفتن بر روی صلیب برای ما اشاره دارد.

اگر بخواهیم دیدگاه هیز در مورد پولس روا به طور خلاصه بیان کنیم، می‌توانیم بگویم که: ما نه با ایمان خود بلکه به واسطه وفاداری مسیح عادل شمرده می‌شویم. این دیدگاه بسیار قانع‌کننده‌ای از الهیات پولس است، زیرا تأکید می‌کند که نجات از فیض خدا در مسیح است نه هر کاری که ما انجام می‌دهیم. اما آیا درست است؟

ایمان در مقابل اعمال

با توجه به اینکه این دیدگاه تا این حد مجاب‌کننده است، گمان می‌کنم که درک پولسی و پروتستانی از فیض بیش از حد مورد توجه قرار می‌گیرد. بله، پولس می‌گوید که ما نمی‌توانیم با اعمال خود عادل شویم، و او عادل‌شمردگی از طریق اعمال را با عادل‌شمردگی از طریق ایمان به مسیح مقایسه می‌کند. (به عنوان نمونه: غلاطیان ۲: ۱۶ و رومیان ۴:۴-۵).

اما او در واقع در بسیاری از جاها می‌گوید که ما با ایمان خود عادل شمرده شده‌ایم، و هرگز ایمان ما را در مقابل کار مسیح قرار نمی‌دهد. در عوض، پولس می‌تواند در همان دَم بگوید که ما هم «با ایمان [خودمان] عادل شمرده شده‌ایم» (رومیان ۵: ۱) و هم «به واسطه خون او عادل شمرده شده‌ایم» (رومیان ۵: ۹).

بنابراین، از دیدگاه الهیات، ما نباید ایمان خود به مسیح را با وفاداری مسیح مقایسه کنیم. در واقع، همان وفاداری مسیح است که ما به آن اعتماد می‌کنیم و منتظریم تا او ما را از خشم آینده نجات دهد (دوم تسالونیکیان ۳:۳؛ ۲ تیموتائوس۲: ۱۳).

با در نظر گرفتن این دیدگاه کلامی، بایستی عبارت «در مقابل» را که در عنوانِ مقاله حاضر قرار دارد را حذف کنیم. زیرا هم ایمان ما به عیسی مسیح و هم وفاداری او از اجزای مهم نجات ما هستند.

[با توجه به آنچه گفته شد،] پس چرا نحوه ترجمه عبارت pistis Christou در نامه‌های پولس دارای اهمیت بسزایی است؟ از آنجایی که هم ایمان ما و هم وفاداری مسیح برای نجات ما مهم هستند، شاید بتوانیم آن را به هر صورتی ترجمه کنیم، یا شاید بتوانیم بگوییم (همان‌طور که برخی گفته‌اند) که پولس قصد داشت هر دو اندیشه را منتقل کند.

با این حال، من فکر می‌کنم که تعیین دقیق معنای عبارت pistis Christou مهم است، زیرا شش عبارت از این هشت عبارت در مهم‌ترین عبارات پولس در مورد عادل شمرده شدن وجود دارد (دو بار در رومیان ۳: ۲۱-۲۶؛ سه بار در غلاطیان ۲: ۱۵-۲۱؛ و یک‌بار در فیلیپیان ۳: ۲-۱۱).

علاوه بر این، این عبارات همیشه در یک عبارت اضافه وجود دارند که نشان دهنده نقشی است که pistis Christou در نجات ایفا می‌کند – یعنی آن‌ها بخشی از اصطلاح رایج پولس «به وسیله ایمان» هستند، که او اغلب آن را با نجات «به وسیله اعمال شریعت» یا «به وسیله شریعت» یا «به‌واسطه اعمال» در تضاد قرار می‌دهد.

در واقع، من فکر می‌کنم این یکی از مهم‌ترین سرنخ‌ها برای ترجمه عبارت pistis Christou در پولس است. اکثر مفسران اتفاق نظر دارند که عبارت «به وسیله ایمان» پولس معمولاً به ایمان ما به عنوان ابزاری برای نجات ما اشاره دارد. آیا این احتمال وجود ندارد که «به وسیله وفاداری مسیح» به ایمان ما (به مسیح) نیز به عنوان وسیله‌ای برای نجات ما اشاره کند؟

از آنجا که در مورد این بحث بسیار نوشته شده است، مطمئن هستم که این یک سرنخ باعث نمی‌شود تا کسانی که با من مخالف هستند قانع شوند. اما، برای استدلال، اگر منظور پولس از «با ایمان به مسیح» درباره  این عبارات بود، کاربرد زبان (کلام) پولس را در نظر بگیرید: با یک عبارت pistis Christou پولس نه تنها قادر است بگوید که ما با ایمان خود عادل شمرده شده‌ایم، بلکه همچنین می‌توانیم بگوییم که ما توسط مسیح، هدف ایمان ما، عادل شمرده شده‌ایم.

زیرا این مسیح و خون اوست که واقعاً پایه [و اساس] نجات ما در پایان روز است، نه ایمان ما؛ [هر چند بدون تردید] ایمان ما به انجیل مسیح برای نجات ما مهم و ضروری است. به همین دلیل است که ما باید انجیل (خبر خوش) را به دیگران بگوییم و آن‌ها را به سوی ایمان به مسیح فرا بخوانیم.

ما نباید درک پولس از فیض را تحریف کنیم و نتیجه بگیریم که پاسخِ ایمانیِ ما اهمیتی ندارد. اما دلیل اهمیتِ ایمانیِ ما نه به خاطر کیفیتی که در خود دارد، بلکه به این دلیل است که بر تنها کسی است که نجات در او یافت می‌شود متکی است: [یعنی] پسر خدا.

نویسنده: کوین دبلیو مک فادن (Kevin W. McFadden)

منبع: crossway.org

نویسنده / مترجم
مطالب مرتبط

چنانچه در خصوص این مقاله دیدگاه خاصی دارید، می‌توانید با ما در میان بگذارید