زنی با شخصیت خدایی (زن پارسا) چیزی است که بسیاری آرزو دارند به آن تبدیل شوند، و چیزی است که باید مورد تحسین قرار گیرد.
مارتین لوتر کینگ جونیور یک بار رؤیای خود را در میان گذاشت که فرزندانش در دنیایی زندگی کنند که در آن بر اساس رنگ پوستشان قضاوت نشوند، بلکه بر اساس محتوای شخصیتشان قضاوت شوند.
شخصیت بر خلاف سایر جنبههای یک فرد است، زیرا ریشه اصلی هویت آنان همین است. شرایط ممکن است از نظر مالی تغییر کند و یا با گذشت زمان محو شود، اما شخصیت چیزی است که در طول زندگی دوام میآورد.
کتاب مقدس در امثال ۳۱ با ما در میان میگذارد که یک همسر با شخصیت اصیل و نجیب چگونه به نظر میرسد، و بسیاری از زنان اصیل و نجیب کتاب مقدس بیانگر این هستند زندگی کردن در چنین دنیایی چگونه به نظر میرسد.
از مهربانی با دیگران تا صداقت برای خانوادهاش، تا حکمت و قلب برای خداوند، چنین زندگیای است که باید روزانه برای آن دعا کرد. زیبایی، جذابیت، ثروت و رمز و راز تمامِ آن چیزهایی هستند که برای مدتی میتوانند به شدت فریبنده به نظر برسند، اما با گذشت زمان از بین میروند و مانند شخصیت ریشهدار در خدا تاب نمیآورند.
نشانههای یک زن پارسا
در ادامه قصد داریم تا به بیان ۶ ویژگی بپردازیم که از آنها به عنوان ویژگیها و خصایص اساسی یک زن پارسا (زنی با شخصیت خدایی) نام برده میشود.
۱. شجاعت و مهربانی
در فیلم ”سیندرلا“، موضوع اصلی این است که ”شجاعت داشته و مهربان باشید“. اگرچه داستان الا (داستان الا گواه این است که معجزات هنوز هم رخ میدهد. این کتاب شما را به سفر در یک خانواده از طریق دره و بازگشت، از طریق مبارزه، ترس، عدم اطمینان، امید، ایمان و شفای آنها میبرد. این در مورد قدرت دعا و قدرتی است که میتوانید از بودن در کنار یکدیگر به دست آورید.) در کتاب مقدس نیست، اما اعمال او مستقیماً از قلب خدا است.
امثال ۳۱: ۲۰- ۲۱ آن را به گونهای دیگر بیان میکند: «او فقیران را با روی گشاده میپذیرد و دستانش را به روی نیازمندان میگشاید. چون برف ببارد، دغدغۀ اهل خانۀ خویش ندارد.» یک زن نجیب با خدا شجاعت خود را در خداوند مییابد، نه از آنچه که قرار است بیم داشته باشد، بلکه بر امید در مسیح چنگ زده است.
او به اطرافیانش محبت میکند، حتی اگر غریبه باشند. این در داستان همسر اسحاق، رِبِکا، مشهود است. در پیدایش ۲۴ ابراهیم خدمتکار خود را میفرستد تا برای پسرش اسحاق، زنی بیابد. خادم دعا میکند که زنی را که برای همسریِ اسحاق میآورد، در تقدیم آب به او مهربانی کند.
در آیه ۱۵ این دعا مستجاب میشود که رِبِکا میآید و نه تنها به خادم آب میدهد، بلکه برای نوشیدن آب نیز به شترهایش کمک میکند.
رِبِکا نه به خاطر قیافهاش، ثروت پدرش یا مهارتهایش از سوی خداوند انتخاب شد، بلکه در نتیجه دل مهربانش انتخاب شد. مهربانی و شهامتِ زندگی کردن با مهربانی، به جنبه اصلی از ویژگیهای زن پارسا (زنی با شخصیت خدایی) تبدیل میشود. به همین دلیل است که میتوانیم محبت مسیح را به دیگران اعم از غریبه یا دوست گسترش دهیم.
۲. سخت کوش
درستی در کار، خود نشانهی بارز شخصیت اوست و زن پارسا (زنی با شخصیت خدایی) به کار دستانش افتخار میکند. امثال ۳۱: ۱۳ بیان میکند، «با دستان خویش به رغبت کار میکند» و اول قرنتیان ۱۰: ۳۱ میگوید، «پس هر چه میکنید، خواه خوردن، خواه نوشیدن و خواه هر کار دیگر، همه را برای جلال خدا بکنید»
کار همیشه لذت بخش نیست، اما در هر کاری که انجام میدهید، آن را به گونهای انجام دهید که گویی آن را برای خودِ خداوند انجام میدهید.
این به معنای کوتاهی کردن یا انتخاب راه آسان نیست، این به معنای تلاشِ مضاعف است، آن هنگام که هیچکس نگاه نمیکند و هیچ جایزهای برای به دست آوردن در پایان وجود ندارد، و این به این معنی است که موقعیتتان را حفظ کنید، مهم نیست که کیفیت چقدر کم باشد تا دیگران به درستی انجام دهند. در نهایت، مهم نیست که دیگران چه فکری میکنند، بلکه مهم این است که خداوند چه فکری میکند.
سخت کار کردن و انجام بهترین کار بدون توجه به وظیفه، گویای تارهای اخلاقی ماهیت قلب فرد است.
۳. وفاداری
وفاداری در عصر حاضر کمیاب به نظر میرسد، اما چیزی است که باید مورد احترام و توجه قرار گیرد. وفاداری فقط عمل وفاداری در قبال شریک زندگی نیست، بلکه عمل وفاداری بدون توجه به شرایط است.
«روت» این را تا حد زیادی در طول زندگی خود به نمایش گذاشت. در کتاب روت به ما گفته میشود که روت و جاریاش بیوه شده بودند. مادرشوهرشان، نعومی، غمگین بود، اما زنان (عروسان) را آزاد کرد تا در صورت تمایل به خانههای پدرشان بازگردند. عرپه (جاری روت) تصمیم گرفت نعومی را ترک کند، اما روت رویکرد متفاوتی در پیش گرفت.
او تصمیم گرفت به مادرشوهرش وفادار بماند، زیرا از طریق ازدواج به خداوند و خانواده نعومی تعهد داده بود. این عمل وفادارانه بازتابی از تارهای اخلاقی روت بود، اما با گذشت زمان خداوند به خاطر وفاداریاش به او پاداش داد. آنچه مهم است این است که چگونه هرگز به او برای چنین عمل وفادارانهای پاداشی وعده داده نشد، اما او آن را به انجام رساند، زیرا قلباً میدانست که درست است.
با گذشت زمان، وفاداری روت همان چیزی است که شوهر آینده او، بوعَز را مجذوب خود میکند. در روت ۲:۱۲ او چنین میگوید: «خداوند تو را به سبب آنچه کردهای پاداش دهد، و اجر کامل از جانب یهوه خدای اسرائیل که زیر بالهایش پناه گرفتهای، به تو برسد.» روت و بوعز بعداً ازدواج میکنند و زندگی او با برکت است، زیرا او تصمیم گرفت به خدایش و سخنانش وفادار باشد.
این برکت ازدواج یا فرزند نبود، بلکه برکت شناخت ویژگی وفاداری خدا بود که با عمل وفاداری روت به او مطابقت داشت. بزرگترین پاداش داستان او، مهربانی و وفاداری خداوند است، زمانی که به او اعتماد کنیم و درست زندگی کنیم.
۴. شادی
ترجمه مستقیم امثال ۳۱: ۲۵-۲۶ بسیار بیشتر از بسیاری از تفاسیر معنای واقعی را آشکار میکند، زیرا آشکار میکند که «قوّت و عزّت، جامۀ اوست؛ و بر روزهای آینده لبخند میزند.»
اغلب کلمه ”لبخند“ به جای ”شادی“ است و اگرچه آنها مترادف هستند، اما در این زمینه موارد بسیار بیشتری آشکار میشود. با وجود شرایط، یک زن پارسا (زنی با شخصیت خدایی) میتواند شادی خود را محکم نگه دارد. زیرا شادی او ریشه در خوشبختیِ روزگارش ندارد، بلکه شادی او عمیقاً در خود مسیح ریشه دارد.
او به دعوت عیسی در یوحنا ۱۵ پایبند است تا خودمان را ریشه در تاک (درخت مو) که خداست بیابیم. به همین دلیل او آیندهای را که خواهد آمد، به تمسخر یا استهزاء نمیگیرد، بلکه خوشحال است که میداند بدون توجه به آنچه فراتر از امروز است، خداوند با او و در درون او خواهد بود.
او میداند که وعده رومیان ۸: ۲۸ ثابت میکند که او همه چیز را با هم برای جلال و منفعت ما انجام میدهد، بنابراین مشکلات زودگذر در مقایسه با لذتی که در این سوی حجاب یا بعد از آن به دست میآید، آهی بیش نیستند.
۵. حکمت
حکمت اغلب در زمینهی زنانه صحبت میشود. کل کتاب امثال به حکمت به عنوان یک زن اشاره میکند، و اگرچه حکمت صرفاً در مورد زنان محدود و قابل استفاده نیست، اما تصادفی نیست که حکمت به معنای زنانه به آن ارجاع داده شود.
شاید برای نشان دادن این است که حکمت فینفسه نرم و در عملکرد برازنده است. امثال ۳۱: ۲۶ بیان میکند: «دهان خود را حکیمانه میگشاید، و تعلیم محبتآمیز بر زبان اوست.» زنی که سابقه خدایی دارد در سخن گفتن کند است، زیرا پیش از گفتنِ آنچه باید بگوید، میاندیشد.
این امر از تکیه بر روح القدس برای آموزش قبل از عمل مشهود است. این امر از طریق دبوره در کتاب داوران مشهود است. دبوره توسط خدا فراخوانده شد تا داور قوم اسرائیل باشد و از طرف خدا کار کند. او در هر حال به نیروی خود متکی نبود، بلکه به دستور خداوند برای انجام عمل متکی بود. این همان جایی است که حکمت واقعی ریشه میگیرد: در اتکا، قدرت و هدایت خداوند از طریق روح القدس.
هنگامیکه ما در هر زمینهای از زندگیمان به دنبال حکمت از خدا باشیم، نه فقط در حوزههای انتخابی، بلکه شاهد دگرگونی در دیگر جنبههای زندگیمان و نیز در درون مردم خواهیم بود که خدا ما را برای تبدیل شدن به آن پرورش میدهد. زیرا این هدایت حکمت اوست و ما را از راهی که باید برویم، راهی را که باید طی کنیم، مطمئن میسازد، حتی اگر همه پاسخها را نداشته باشیم یا نتیجه را ندانیم.
۶. ایمان
زنی با ایمان کامل به خداوند چیزی است که باید آن را آرزو کرد. زنانی مانند الیزابت، مادر یحیای تعمیددهنده، زنانی با ایمان بودند. در لوقا ۱: ۴۵ او خوشحال است که «خوشا به حال آن که ایمان آورْد، زیرا آنچه از جانب خداوند به او گفته شده است، به انجام خواهد رسید.»
الیزابت سالهایی را که معمولاً یک زن میتوانست صاحب فرزند شود، بدونِ داشتنِ فرزند به خوبی پشت سر گذاشته بود، اما خداوند آرزوی قلبی او را برآورده کرد و او با وجود کهولت سن باردار شد. اگرچه صریحاً بیان نشده است، اما از فریادهایش که حاکی از شادی است میتوان دریافت که خداوند به او وعده پسر داده بود. او بهرغم سن، شرایط، یا آنچه در آن زمان در اطرافش میدید، ایمان زیادی داشت و به او پسری داده شد.
ایمان او به خداوند نمونهای برای بازمانده ایجاد کرد، زیرا پسرش در خدمت به خودِ عیسی بر روی زمین به مرد بزرگی تبدیل شد. زنی که به خداوندش و وعدههای او ایمان داشته و در انتظار خداوند باشد، زنی با شخصیت بزرگ در پیشگاه خداوند است.
وقتی زنی تصمیم بگیرد که از جریان اصلی و امورات دنیوی دوری جسته و در چیزی ساکن شود که خدا آن را دوستداشتنی میداند، تمام وضعیت وجودی او و نحوه انجام زندگی او به طور اساسی تغییر خواهد کرد. او نه از آنچه جهان میگوید و نه از آنچه فکر میکند خواهد ترسید، و نه اجازه خواهد داد که شرایط و عقاید کنونی دیگران آنچه را که میداند حقیقت دارد بر قلبش تأثیر بگذارند.
در عوض، او خود را متکی به آنچه خدایش درباره او میگوید مییابد، و به جایی که خداوند او را هدایت میکند، میرود. در مجموع، زنی با شخصیت خدایی (زن پارسا) تنها زنی نیست که باید مورد ستایش قرار گیرد، بلکه زنی است که آرزو دارد در هر رشته طبیعت به راستی به چنین نوری برای خداوند در این جهان تبدیل شود.