مادر ترزا (۱۹۱۰-۱۹۹۷) یک راهبه کاتولیک رومی بود که زندگی خود را وقف خدمت به فقرا و مستمندان در سراسر جهان کرد. او سالهای زیادی از عمرش را در کلکته هند گذراند، جایی که مبلغان خیریه را تأسیس کرد، یک جماعت مذهبی که وقف کمک به نیازمندان شده بود.
در سال ۱۹۷۹، مادر ترزا جایزه صلح نوبل را دریافت کرد و به نمادی از کار خیریه و فداکارانه تبدیل شد. در سال ۲۰۱۶، مادر ترزا توسط کلیسای کاتولیک روم به عنوان قدیس ترزا شناخته شد.
”مهم نیست که چقدر انجام میدهیم.
بلکه مهم این است که چقدر ما در انجام دادن عشق داریم.
مهم نیست که چقدر میبخشیم،
بلکه مهم این است که چقدر عشق را نثار بخششهایمان میکنیم.“
زندگینامه کوتاه مادر ترزا
مادر ترزا در سال ۱۹۱۰ در اسکوپیه، پایتخت جمهوری مقدونیه به دنیا آمد. اطلاعات کمی در مورد زندگی اولیه او وجود دارد، اما در سنین جوانی، او خواستار راهبه شدن و خدمت از طریق کمک به فقرا شد.
در سن ۱۸ سالگی به او اجازه پیوستن به یک گروه راهبه در ایرلند داده شد. پس از چند ماه آموزش، با خواهران لورتو، به او اجازه سفر به هند داده شد. او در سال ۱۹۳۱ نذر دینی رسمی خود را پذیرفت و نام قدیس تیریز دو لیزیو – قدیس حامی مبلغان مذهبی – را انتخاب کرد.
در بدو ورود به هند، کار معلمی را آغاز کرد. با این حال، فقر گسترده در کلکته تأثیر عمیقی بر او گذاشت و این امر او را بر آن داشت که سیستم جدیدی به نام «مبلغان خیریه» به راه اندازد.
هدف اصلی این سیستم مراقبت از افرادی بود که هیچ کس دیگری آمادگی مراقبت از آنها را نداشت. مادر ترزا احساس میکرد که خدمت به دیگران یک اصل اساسی از تعالیم عیسی مسیح است. او اغلب به سخنان عیسی اشاره میکرد:
«هر چه با کوچکترین برادرانم میکنی، با من هم میکنی».
همانطور که مادر ترزا خودش گفت:
”عشق نمیتواند به خودی خود باقی بماند – معنایی ندارد. عشق باید عملی شود و آن عمل خدمت است.“
او دو دوره دردناک خاص را در کلکته تجربه کرد. اولی قحطی بنگال در سال ۱۹۴۳ و دومی خشونت هندو/مسلمانان در سال ۱۹۴۶، قبل از تجزیه هند بود.
در سال ۱۹۴۸، صومعه را ترک کرد تا به طور تمام وقت در میان فقیرترین افراد کلکته زندگی کند. او به دلیل احترام به لباس سنتی هندی، پوشیدن ساری سفید هندی با حاشیه آبی را انتخاب کرد.
برای سالهای متمادی، مادر ترزا و گروه کوچکی از راهبههای همکارشان با حداقل درآمد و غذا زنده ماندند و اغلب مجبور بودند برای پول گدایی کنند. اما، به تدریج تلاشهای او با فقیرترین افراد، مورد توجه و قدردانی جامعه محلی و سیاستمداران هند قرار گرفت.
در سال ۱۹۵۲، او اولین خانه خود را برای مُردن راه انداخت، که به مردم اجازه میداد با عزت بمیرند. مادر ترزا اغلب اوقاتِ خود را با کسانی که در حال مرگ بودند میگذراند.
برخی از عدم رسیدگی مناسب پزشکی و امتناع آنها از دادن مسکن انتقاد کردهاند. در مقابل، برخی دیگر میگویند که این امر به بسیاری از افرادی که [توسط دیگران] نادیده گرفته میشدند، این فرصت را میداد که با آگاهی از این که کسی به آنها اهمیت میدهد، بمیرند.
کار او در سراسر جهان گسترش یافت. تا سال ۲۰۱۳، ۷۰۰ مأموریت در بیش از ۱۳۰ کشور فعال بود. همچنین دامنه کار آنها گسترش یافت و یتیمخانهها و آسایشگاهها برای مبتلایان به بیماریهای لاعلاج را نیز شامل شد.
”همه ما نمیتوانیم کارهای بزرگ انجام دهیم. اما میتوانیم کارهای کوچک را با عشق فراوان انجام دهیم.“
مادر ترزا هرگز به دنبال تغییر مذهب افراد دیگر نبود. به کسانی که در آسایشگاه او بودند، مناسک مذهبی متناسب با ایمانشان داده شد. با این حال، او اعتقادی بسیار محکم به کاتولیک داشت و در مورد سقط جنین، مجازات اعدام و طلاق موضع سختگیرانهای اتخاذ کرد – حتی اگر موقعیت افراد خاطی نامطلوب میبود.
تمام زندگی او تحت تأثیر ایمان و مذهبش بود، هرچند گاهی اعتراف میکرد که حضور خدا را احساس نمیکند.
مبلغان خیریه اکنون در سراسر جهان شعبه دارند، از جمله شعباتی در کشورهای توسعهیافته که در آنجا با بیخانمانها و افراد مبتلا به ایدز کار میکنند. در سال ۱۹۶۵، این سازمان با فرمان پاپ پل ششم به یک خانواده مذهبی بینالمللی تبدیل شد.
در دهه ۱۹۶۰، زندگی مادر ترزا با کتابی که مالکوم موگریج نوشت و مستندی که وی (مالکوم موگریج) به نام «چیزی زیبا برای خدا» تهیه کرد، مورد توجه عموم قرار گرفت.
در سال ۱۹۷۹، مادر ترزا به خاطر تلاشهای صورت گرفته در راستای مبارزه جهت غلبه بر فقر و پریشانی، که تهدیدی برای صلح است، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. او در ضیافت تشریفاتی [دریافت جایزه] شرکت نکرد، اما درخواست کرد که ۱۹۲۰۰۰ دلار به فقرا داده شود.
در سالهای بعد، او در کشورهای پیشرفته غربی بیشتر فعال بود. او اظهار داشت که اگرچه غرب از نظر مادی مرفه است، اما اغلب فقر معنوی وجود دارد.
”رفع گرسنگی عشق بسیار دشوارتر از گرسنگی نان است.“
وقتی از او پرسیدند چگونه صلح جهانی را ترویج کنیم، او پاسخ داد: ”به خانه برو و به خانوادهات عشق بورز“
مادر ترزا در دو دهه آخر زندگی خود از مشکلات سلامتی مختلفی رنج میبُرد، اما هیچ چیز نتوانست او را از انجام مأموریت خود در خدمت به فقرا و نیازمندان منصرف کند.
او حتی تا آخرین لحظات بیماریاش در سفر به سراسر جهان به شعب مختلف مبلغان خیریه فعال بود. در چند سال آخر زندگی، او با پرنسس دایانا در برانکس، نیویورک ملاقات کرد. هر دو آنها در عرض یک هفته از دنیا رفتند.
پس از مرگ مادر ترزا، واتیکان روند سعادت جاودانی را آغاز کرد که دومین گام در راه قدیس شدن و مقدس شدن است. مادر ترزا به طور رسمی در اکتبر ۲۰۰۳ توسط پاپ ژان پل دوم به عنوان مبارک شناخته شد. در سپتامبر ۲۰۱۵، پاپ فرانسیس اعلام کرد:
”مادر ترزا در تمام جنبههای زندگیاش، تلطیف بخشاینده رحمت الهی بود و با استقبال و دفاع از زندگی انسانی، اعم از متولد نشدهها و رها شدهها، خود را در دسترس همگان قرار میداد.“
”او در برابر کسانی که از دست رفتند، رها شدند تا در کنار جاده بمیرند، سر تعظیم فرود آورد و کرامت خدادادی آنها را در آنها دید. او صدای خود را در برابر قدرتهای این دنیا به گوش میرساند تا گناه خود را در قبال جنایت فقری که ایجاد کردند، بشناسند.“
مادر ترزا یک قدیس زنده بود که نمونه و الهام بزرگی را به جهان ارائه کرد.
جوایز اعطا شده به مادر ترزا
- اولین جایزه صلح پاپ ژان بیست و سوم. (۱۹۷۱)
- جایزه کندی (۱۹۷۱)
- جایزه نهرو – ”برای ترویج صلح و تفاهم بینالمللی“ (۱۹۷۲)
- جایزه بینالمللی آلبرت شوایتزر (۱۹۷۵)،
- جایزه صلح نوبل (۱۹۷۹)
- مدال آزادی ریاست جمهوری ایالات (۱۹۸۵)
- مدال طلای کنگره (۱۹۹۴)
- جایزه صلح U Thant 1994
- شهروندی افتخاری ایالات متحده (۱۶ نوامبر ۱۹۹۶)
منبع : biographyonline