صعود عیسی – معنا و اهمیت آن

صعود عیسی - معنا و اهمیت آن
واقعه‌ی صعود عیسی مسیح برای لوقا آن‌قدر مهم بود که جلد اول را با آن به پایان می‌بَرَد (لوقا 24: 50-51) و جلد دوم را با گزارش مجدد آن آغاز می‌کند (اعمال رسولان 1: 9-11)، و سپس چندین بار در کتاب اعمال رسولان به آن اشاره می‌نماید.

صعود عیسی مسیح

صعود عیسی مسیح به آسمان یکی از مهم‌ترین وقایع ثبت شده در عهد جدید است. هر چند این واقعه جایگاهی حیاتی در کتاب مقدس دارد، اما امروزه حتی در میان مسیحیان نیز توجه زیادی به آن نمی‌شود.

حدس من این است که احتمالاً هیچ کتابی در مورد آن نخوانده‌اید یا موعظه‌های زیادی در مورد آن نشنیده‌اید. معمولاً ما بر مصلوب شدن و رستاخیز تمرکز می‌کنیم؛ اما [واقعه] صعود به ویژه در نوشته‌های لوقا از اهمیت بالایی برخوردار است.

لوقا تاریخچه‌ای دو قسمتی را از خاستگاه مسیحیت به نگارش درآورد. جلد اول انجیلی است که نام او را یدک می‌کشد، و جلد دوم کتاب اعمال رسولان است.

واقعه‌ی صعود عیسی مسیح برای لوقا آن‌قدر مهم بود که جلد اول را با آن به پایان می‌بَرَد (لوقا ۲۴: ۵۰-۵۱) و جلد دوم را با گزارش مجدد آن آغاز می‌کند (اعمال رسولان ۱: ۹-۱۱)، و سپس چندین بار در کتاب اعمال رسولان به آن اشاره می‌نماید.

همان‌طور که جوئل گرین، محقق عهد جدید که متخصصِ نوشته‌های لوقا است، اظهار می‌دارد:

لوقا تعالی (یعنی رستاخیز و صعود) را به عنوان رویداد نجات بخش معرفی می‌کند.

چرا این‌طور است؟

اولاً، صعود دلیل توقف ظهور عیسی در چهل روز پس از رستاخیز اوست. صعود همچنین رویداد نهایی در تاریخ نجات را پیش‌بینی می‌کرد: بازگشت شخصی، فیزیکی و باشکوه عیسی.

«ای مردان جلیلی، چرا ایستاده به آسمان چشم دوخته‌اید؟ همین عیسی که از میان شما به آسمان برده شد، باز خواهد آمد، به همین‌گونه که دیدید به آسمان رفت» (اعمال رسولان ۱: ۱۱)

اما چیزی بیش از این در آن وجود دارد. زیرا صعود عیسی همچنین رویداد اقلیمی، تاج‌گذاری تعالی او، و پیشروی لازم برای ادامه کار او از طریق روح و کلیسا بود.

در اعمال رسولان باب ۲، پطرس رسول در پرتوی مزامیر ۱۶ و ۱۱۰ در مورد رستاخیز و صعود عیسی تأمل می‌کند و به ما می‌گوید که عیسی به «دست راست خدا» تعالی یافت (بالا برده شد). وقتی این عبارت را از طریق اعمال رسولان پیگیری می‌کنیم، سه کار را می‌بینیم که مسیحِ صعود کرده و بر تخت نشسته برای کلیسای خود انجام می‌دهد.

آیا عیسی واقعاً به آسمان صعود کرد؟

اگر رستاخیز انکار شود، مسلماً جایی برای صعود نیست. از سوی دیگر، اگر ثابت شود که عیسی ناصری واقعاً از مردگان برخاسته است، به همان اندازه مسلم است که او به آسمان صعود کرده است. با کسانی که به صحت داستان عهد جدید اعتقاد دارند نیازی به بحث نیست، و برای کسانی که این موضوع را زیر سؤال می‌برند، استدلال بی‌فایده است.

اینکه در مورد حقیقت صعود، سؤالی ناآگاهانه وجود دارد، از روشی که در آن گاهی به عیسی خداوند ارجاع داده می‌شود مشهود است. به هیچ وجه غیرعادی نیست که افراد درباره آنچه او ”در روزهای تجسمش“ انجام داده یا گفته است صحبت کنند.

چنین عبارتی، حتی اگر با چنین قصدی به کار نرود، نتیجه‌اش این است که دوران تجسم او به پایان رسیده است. اگرچه این گونه نیست، این بیشتر حقیقت دارد که ابراهیم، موسی و ایلیا دیگر جسمانی نیستند. عیسی به شکل جسمانی به آسمان صعود کرد، زیرا خودش به عنوان نخست زاده از مردگان یک پیروزی واقعی بود.

پایین آمدن خداوند به شکل انسان صرفاً برای یک دوره نبود. آن تحقیر (خفت و خواری)، فرآیندی در مسیری بود که از طریق آن خداوند همه کسانی را که باید با پیروزی از طریق رنج نجات می‌یافت، به اتحاد ابدی با خود ارتقا داد.

برای همیشه در شخص ناصری، خدا با مردم یکی است. در این لحظه مرد ناصری، پسر خدا، در دست راست پدر است. نباید اجازه داد که مشکلات ناشی از این اظهارات روشن در مورد صعود مرد ناصری، در آن‌ها ناباوری ایجاد کند.

اهمیت صعود عیسی

۱. مسیح صعود کرده و بر تخت نشسته، روح خود را بر کلیسا می‌ریزد.

عیسی خود به شاگردانش گفته بود که رفتن او برای او خوب است، زیرا تنها در این صورت است که یاور (مدافع) دیگری، یعنی روح حقیقت را برای آن‌ها می‌فرستد (یوحنا ۱۶: ۷-۱۶). و این دقیقاً همان چیزی است که در روز پنطیکاست، ده روز پس از صعود عیسی مسیح اتفاق افتاد. روح با قدرت بر کلیسا نازل شد و عصر جدیدی را در تاریخ نجات آغاز کرد.

به همین دلیل است که پطرس بالا رفتن عیسی و ریزش روح را در اعمال رسولان ۲: ۳۳ مرتبط می‌کند:

او به دست راست خدا بالا برده شد و از پدر، روح‌القدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون می‌بینید و می‌شنوید، فرو ریخته است.

۲. مسیح صعود کرده و بر تخت نشسته، برکات نجات را به کار می‌گیرد.

مسیحِ برخاسته و متعال، پس از نجات از طریق رنج خود بر روی صلیب، اکنون نجاتی را که به دست آورده است، با دادن عطایای توبه و آمرزش گناهان به کار می‌گیرد.

همان‌طور که پطرس در اعمال رسولان ۵: ۳۱ می‌گوید:

« او را به دست راست خود بالا برده، سرور و نجات‌دهنده ساخت تا قوم اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بخشد.»

۳. مسیح صعود کرده و بر تخت نشسته، از مردم رنج کشیده‌ی خود مراقبت می‌کند، زیرا آن‌ها بر او شهادت می‌دهند.

ما این را در باب ۷ از اعمال رسولان می‌بینیم، زمانی که استفان اولین شهید کلیسای مسیحی می‌شود.

« امّا استیفان پر از روح‌القدس به آسمان چشم دوخته، جلال خدا را دید و عیسی را که بر دست راست خدا ایستاده بود. پس گفت: هم‌اکنون آسمان را گشوده و پسر انسان را بر دست راست خدا ایستاده می‌بینم (اعمال رسولان ۷: ۵۵-۵۶)

همه این‌ها باید ما را تشویق کند! هنگامی که در خود احساس ضعف می‌کنیم، لوقا به ما یادآوری می‌کند که مسیحِ متعال (مسیحِ صعود کرده)، روح خود را به ما بخشیده است، که ما را با قدرت، جسارت و شجاعت برای انجام مأموریت خود مجهز می‌کند.

وقتی نسبت به بشارت بدبین هستیم و می‌ترسیم هیچ کس به پیام ما پاسخ ندهد، لوقا به ما یادآوری می‌کند که مسیحِ متعال (مسیحِ صعود کرده)، رهبر و نجات‌دهنده‌ای است که توبه و بخشش گناهان را عطا می‌کند. او پادشاهی است که گمشده را جستجو و نجات می‌دهد.

این بدان معناست که ما مجبور به تحت کنترل در آوردن نیستیم و می‌توانیم مطمئن باشیم که برخی افراد در واقع پاسخ خواهند داد.

و وقتی با ترس از فکر خطرات ناشی از بردن (معرفی) عیسی به ملل و همسایگانی که مراجعه به آن‌ها سخت است، برآشفته و درمانده می‌شویم، و هنگام تفکر در مورد طرد شدن یا آزار و شکنجه بالقوه می‌لرزیم، لوقا به ما یادآوری می‌کند که مسیحِ متعال (مسیحِ صعود کرده) از مردم رنج کشیده‌ی خود مراقبت می‌کند و می‌ایستد تا به آن‌ها در خانه خوشامد بگوید.

منبع: christianity.com

نویسنده / مترجم
مطالب مرتبط

چنانچه در خصوص این مقاله دیدگاه خاصی دارید، می‌توانید با ما در میان بگذارید

از ما حمایت کنید

ندای روز

سپر ایمان را برگیرید، تا بتوانید با آن، همۀ تیرهای آتشین آن شریر را خاموش کنید.
افسسیان 6: 16