صعود عیسی مسیح: جلال، شفاعت و حاکمیت مسیح برخاسته

صعود عیسی مسیح
برخلاف دیدگاه‌هایی که صعود عیسی مسیح را صرفاً استعاره‌ای روحانی یا نمادین تلقی می‌کنند، دیدگاه پروتستانی بر واقعیت عینی و جسمانی آن تأکید می‌کند.

صعود عیسی مسیح (Ascension of Christ) به آسمان، رویدادی است که غالباً در سایه‌ی مرگ، قیام، و پنتیکاست قرار می‌گیرد، اما در الهیات پروتستانی جایگاهی تعیین‌کننده دارد. این رویداد نه پایان مأموریت مسیح، بلکه آغاز نقش جدید او به‌عنوان پادشاه، شفیع و سر کلیسا است.

در این مقاله، صعود در چهارچوب کتاب‌مقدس مورد بررسی قرار می‌گیرد و از منظر پروتستانی، معانی نجات‌شناختی، کیهانی و کلیسایی آن تحلیل می‌گردد.

گزارش کتاب‌مقدسیِ از صعود عیسی مسیح

رویداد صعود در کتاب اعمال رسولان چنین توصیف شده است:

«عیسی پس از گفتن این سخنان، در حالی که ایشان می‌نگریستند، به بالا برده شد و ابری او را از مقابل چشمان ایشان برگرفت. هنگامی که می‌رفت و شاگردان به آسمان چشم دوخته بودند، ناگاه دو مردِ سفیدپوش در کنارشان ایستادند و گفتند: «ای مردان جلیلی، چرا ایستاده به آسمان چشم دوخته‌اید؟ همین عیسی که از میان شما به آسمان برده شد، باز خواهد آمد، به همین‌گونه که دیدید به آسمان رفت.» (اعمال رسولان ۱ :۹–۱۱)

انجیل لوقا نیز این واقعه را چنین نقل می‌کند:

«سپس ایشان را بیرون از شهر تا نزدیکی بِیت‌عَنْیا برد و دستهای خود را بلند کرده، برکتشان داد؛ ۵۱و در همان حال که برکتشان می‌داد از آنان جدا گشته، به آسمان برده شد.» (لوقا ۲۴ :۵۰–۵۱)

صعود و جلال مسیح

در الهیات پروتستانی، صعود عیسی مسیح تجلی نهایی جلال و پیروزی مسیح بر گناه، مرگ و شیطان است. برخلاف دیدگاه‌هایی که صعود را صرفاً به‌عنوان انتقال مکانی می‌نگرند، سنت اصلاح‌گر آن را ورود رسمی مسیح به مقام سلطنت بر همه هستی می‌داند:

«پس خدا نیز او را به‌غایت سرافراز کرد و نامی برتر از همۀ نامها بدو بخشید» (فیلیپیان ۲ :۹)

«عیسای خداوند پس از آنکه این سخنان را بدیشان فرمود، به آسمان بالا برده شد و به دست راست خدا بنشست.» (مرقس ۱۶ :۱۹)

این نشستن در دست راست پدر، اشاره‌ای نمادین به سلطنت، اقتدار و حاکمیت مطلق مسیح دارد.

صعود و نقش شفاعتی مسیح

در سنت پروتستانی، به‌ویژه در آثار کالوین، تأکید فراوانی بر نقش شفاعت‌کننده مسیح پس از صعود وجود دارد. مسیح، پس از صعود، در حضور خدا برای ایمانداران شفاعت می‌کند:

«کیست که محکومشان کند؟ مسیحْ عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت می‌کند!» (رومیان ۸ :۳۴)

«پس او قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا می‌آیند، جاودانه نجات بخشد، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند.» (عبرانیان ۷ :۲۵)

این شفاعت، نه واسطه‌گری جایگزین دعا یا رابطه مستقیم با خدا، بلکه تضمینی برای پذیرش ایماندار به‌واسطه کفاره کامل عیسی مسیح است.

صعود و نقش پادشاهی مسیح

صعود، ورود رسمی مسیح به سلطنت جهانی اوست. او نه‌تنها بر آسمان بلکه بر زمین و کلیسا نیز حاکم است. پولس می‌نویسد:

« او را از مردگان برخیزانید و در جایهای آسمانی، به دست راست خود نشانید، … همه چیز را زیر پاهای او نهاد، و مقرر فرمود که او برای کلیسا سَرِ همه چیز باشد.» (افسسیان ۱ :۲۰–۲۲)

در سنت پروتستانی، این حاکمیت به معنای فرمانروایی محبت‌آمیز، مراقبت‌کننده و رستگاری‌بخش است. صعود، نه جدایی از جهان، بلکه ورود به مرحله‌ای فعال‌تر از عمل مسیح برای نجات و پیشبرد ملکوت خداست.

صعود و فرستادنِ روح‌القدس

یکی از نتایج مستقیم صعود عیسی مسیح، وعده فرستادن روح‌القدس است. عیسی در شب پیش از مصلوب شدنش به شاگردان گفت:

«با این حال، من به شما راست می‌گویم که رفتنم به سود شماست. زیرا اگر نروم، آن مدافع نزد شما نخواهد آمد؛ امّا اگر بروم او را نزد شما می‌فرستم.» (یوحنا ۱۶ :۷)

در روز پنتیکاست، روح‌القدس به‌عنوان نتیجه صعود و جلال مسیح، بر شاگردان ریخته شد:

«او به دست راست خدا بالا برده شد و از پدر، روح‌القدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون می‌بینید و می‌شنوید، فرو ریخته است.» (اعمال رسولان ۲ :۳۳)

در الهیات پروتستانی، صعود و پنتیکاست دو مرحله مکمل در آغاز عصر کلیسا هستند.

صعود و مأموریت کلیسا

در هنگام صعود، مسیح مأموریتی جهانی به شاگردان خود سپرد:

«امّا چون روح‌القدس بر شما آید، قدرت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیه و سامِرِه و تا دورترین نقاط جهان.» (اعمال رسولان ۱ :۸)

در سنت پروتستانی، صعود انگیزه و زمینه‌ای برای مأموریت کلیسا است. زیرا سر کلیسا زنده است، در جلال سلطنت می‌کند و وعده بازگشت داده است. کلیسا تا بازگشت او، مسئول اعلام انجیل، تعلیم و خدمت در جهان است.

صعود و امید بازگشت

مسیح صعود کرد، اما وعده داد که بازخواهد گشت. فرشتگان به شاگردان گفتند:

« … همین عیسی که از میان شما به آسمان برده شد، باز خواهد آمد، به همین‌گونه که دیدید به آسمان رفت (اعمال رسولان ۱ :۱۱)

در الهیات پروتستانی، صعود نه فقط پایان حضور فیزیکی مسیح، بلکه آغاز انتظار بازگشت او در جلال است. این امید، منبع پایداری و انگیزه قدوسیت است:

«حال آنکه ما تَبَعۀ آسمانیم و با اشتیاقِ تمام انتظار می‌کشیم که نجات‌دهنده، یعنی خداوندمان عیسی مسیح، از آنجا ظهور کند.» (فیلیپیان ۳ :۲۰)

صعود و هویت کلیسایی ایماندار

در سنت پروتستانی، صعود عیسی مسیح تنها به وی مربوط نمی‌شود، بلکه با هویت ایماندار نیز پیوند دارد. پولس در کولسیان می‌نویسد:

«پس چون با مسیح برخیزانیده شده‌اید، آنچه را که در بالاست بجویید، آنجا که مسیح به دست راست خدا نشسته است.» (کولسیان ۳ :۱)

و در افسسیان:

«و با مسیح برخیزانید و در جایهای آسمانی با مسیحْ عیسی نشانید» (افسسیان ۲ :۶)

این آموزه بیانگر اتحاد ایماندار با مسیح در صعود و مشارکت در جلال اوست؛ نه تنها در آینده، بلکه در هویت کنونی کلیسا.

تمایزات الهیاتی با دیگر سنت‌ها

در سنت کاتولیکی، صعود غالباً در بستر سلسله‌مراتب کلیسایی، آیین‌ها و شفاعت مقدسین فهمیده می‌شود. اما در الهیات پروتستانی، صعود بخشی از تاریخ نجات است که بدون نیاز به واسطه‌گری انسانی، رابطه مستقیم مؤمن با مسیحِ شفیع را ممکن می‌سازد.

همچنین برخلاف دیدگاه‌هایی که صعود را صرفاً استعاره‌ای روحانی یا نمادین تلقی می‌کنند، دیدگاه پروتستانی بر واقعیت عینی و جسمانی آن تأکید می‌کند.

نهایتا اینکه صعود عیسی مسیح، از دیدگاه الهیات پروتستانی، نه رویدادی فرعی بلکه بخش جدایی‌ناپذیر از انجیل نجات است. این واقعه، تاج پیروزی مسیح، آغاز شفاعت و سلطنت او و سرچشمه قدرت کلیساست. صعود ما را فرا می‌خواند تا نگاه خود را بر جلال، حاکمیت و بازگشت او معطوف نماییم؛ در مأموریت‌مان وفادار باشیم و با اطمینان زندگی کنیم که «سر ما در آسمان است». از این‌رو، عید صعود نه پایان، بلکه نقطه عطفی در زندگی نجات‌یافته و زندگی شاهدانه کلیسا است.

نویسنده / مترجم
مطالب مرتبط

چنانچه در خصوص این مقاله دیدگاه خاصی دارید، می‌توانید با ما در میان بگذارید