برای ارائهی کلام واضح، ساده و قدرتمند خدا به کودکان (آموزش الهیات به کودکان) توسط والدین و رهبران کلیسا، هیچ جایگزینی وجود ندارد. ما باید کتاب مقدس را برای کودکان در خانواده و جماعت در کلیسا بخوانیم و آموزش دهیم. کودکانی که در میان ما هستند باید در سالهای اولیه زندگی خود از کتاب مقدس آگاه شده و با آن آشنا شوند؛ باید از این مسئله (آگاهی کودکان از مفاهیم کتاب مقدس) تا آنجا که وظیفه ما و به ما بستگی دارد اطمینان حاصل کنیم.
با این حال، تمرکز بر خواندن و آموزش کتاب مقدس به کودکان به این معنا نیست – و نباید – به این گونه برداشت شود که ما تمام تلاش خود را برای آموزش الهیات به کودکان انجام نمیدهیم. بلکه، از منظر الهیات، منظور بهرهگیری از رشته الهیات سیستماتیک است – که از سادهترین اشکال آن (تعالیم و اعتقادات تاریخی) آغاز میشود و روزبهروز و بیشتر و بیشتر قابل توجه و پیچیدهتر میشود.
کودکانِ کلیساهای ما (منظور ما از کلیسا، صرفاً ساختمانهای کلیسا و جماعت حاضر در آن نیست، بلکه منظور هر جمعی است که در نام عیسی مسیح گرد هم میآیند)، از همان سنین اولیه، باید در مقولههای الهیاتی درباره خدا، خود و دنیای اطرافشان فکر کنند.
اهمیت آموزش الهیات به کودکان در کلیسا
در ادامه قصد داریم تا به بیان چنین دلیل بپردازیم که اهمیت این مسئله را دو چندان میکند.
۱. آویزهای ذهنی میدهد
آموزشِ الهیاتیِ فرزندان ما، به آنها «آویزهای» ذهنی میدهد تا حقایق، آموزهها و داستانهایی را که از کتاب مقدس میآموزند، سازماندهی کنند.
همه ما نیاز داریم تا در هنگام یادگیری، آموختههایمان را سازماندهی ذهنی کنیم. این یکی از دلایلی است که نیاز است تا موعظههای تشریحی حاویِ «نکات» جداگانهای باشند، حتی اگر این نکات به طور خاص توسط نویسنده کتاب مقدس در خود متن ذکر نشده باشد!
همانطور که یک کودک حتی چند داستان اول عهد عتیق (سقوط، قائن و هابیل، برج بابل) را میآموزد، استفاده از تعلیمی مختصر برای آموزش یک تعریف ساده از ”گناه“ بسیار میتواند برای آنها بسیار مفید است. مقوله کلامی که قطعاً در هر یک از آن داستانها و هر بار با جلوهایی متفاوت خودنمایی میکند.
۲. آشنایی با سنت الهیاتی خاص
آموزش الهیات فرزندان ما، باعث شروع آشنایی آنها با سنت الهیاتی خاص میگردد. به عنوان مثال یک کلیسای سنتی و یا یک کلیسای پروتستان و هر کلیسایی با هر فرقهای، باعث میگردد تا کودکانی که در آن کلیسا آموزش الهیاتی میبینند، با سنت الهیاتیِ خاصِ آن کلیسا آشنا شوند.
ما در اینجا قصد نداریم تا یک فرقهای را کامل و بینقص بدانیم و فرقهای دیگر را ناقص و یا منحرف برشماریم، اصلاً موضوع بحث ما این نیست و تمایلی هم نداریم تا در این مقاله به این موضوع بپردازیم. اما واقعیت این است که، عمیق شدن در یک سنتِ الهیاتیِ خاص، و درک کردن رشد تاریخی اندیشه الهیات در طول اعصار، بسیار ارزشمند است.
از سنین پایین، کودکان میتوانند درک کنند که با تاریخ کلیسا و نسلهای پیش از خود مرتبط هستند؛ با کسانی که کلمات یکسانی را درباره خدا، انسانیت، گناه، رستگاری، بهشت و جهنم بیان کردهاند.
۳. شکلگیری افکار درباره خدا
تربیت کلامی فرزندان ما شکل دادن تعمدی به افکار آنها درباره خداست، که در غیر این صورت ناخواسته شکل میگیرد.
منظور ما از این موضوع این است که کودکانمان صرفاً الهیاتی (مذهبی) نشوند، زیرا ما همگی به نوعی الهیدان هستیم! اگر تأملات الهیاتی فرزندانمان را به دقت راهنمایی نکنیم، کنشهای الهیاتی آنها قطعاً توسط عوامل دیگر هدایت و شکل خواهد گرفت، مثلاً توسط تلویزیون، اینترنت، همکلاسیهای آنها، یا حتی معلمان و یا مربیانی که شناختی از خداوند ندارند.
الهیات (در معنای لغوی «صحبت کردن درباره خدا» است) ناگزیر اتفاق میافتد؛ پس ما باید آن را عمداً در کلیسا شروع کنیم.
۴. ایجاد بیان لذت بخش و منحصر به فرد ایمان شخصی
تعلیم الهیات فرزندان ما، بیان لذت بخش و منحصر به فرد ایمان شخصی آنها را به وجود میآورد.
برخی ممکن است بگویند که این نکته خلاف واقع است. به عنوان مثال، آیا حفظ و تکرار سؤالات مرتبط با تعالیم مذهبی توسط کودک، افکار خلاق او را خفه نمیکند؟ از این گذشته، کودک فقط بیان فرد دیگری از حقایق در مورد خدا را تمرین میکند، که برای آنها نظاممند و از پیش بستهبندی شده است.
در پاسخ به چنین برداشتی میتوان استدلالی دقیقاً برعکس را بیان نمود؛ اینکه یادگیری، حفظ کردن، و البته، تکرار شکلهای الهیات مندرج در عقاید تاریخی و تعالیم میتواند ذهن کودک را به روشهای جدیدی به سوی حقایق کلام خدا باز کند. شنیدن اینکه چگونه کلیسا برای قرنها حقیقت خاصی را در مورد خدا، گناه یا نجات بیان کرده است، میتواند تفکری جدید و نیز بیانی خلاقانه را تحریک کند که قبلاً وجود نداشت.
همانطور که یک موعظه تفسیریِ خوشساخت میتواند و باید نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان محرکی برای کاوش بیشتر در کلام خدا باشد، یک گفتهی الهیاتی یا یک خطبه کوتاه نیز میتواند به تحریک تفکر بیشتر در آن جهت منجر گردد.
۵. به ارمغان آوردن تمرکز، بینش و نشاط در کلیسا
آموزش الهیات فرزندان ما میتواند تمرکز، بینش و نشاط را برای کل جماعت در کلیسا به ارمغان بیاورد.
بدون تردید، کلیسایی که رهبری آن شاد و عمیقاً مشتاق به آموزش الهیاتی فرزندان در کلیسا است، کلیسایی است که به احتمال زیاد در حوزههای دیگر نیز سرزنده و پر رونق است.
سخن آخر
هیچ جایگزینی برای کلام خدا وجود ندارد. بیایید بدونِ هر گونه عذر و بهانهای کتاب مقدس را برای کودکان کلیساهایمان با شادی بخوانیم، آموزش دهیم، و توضیح دهیم؛ اما، بیایید عمداً به فرزندان خود آموزش دهیم، تعلیم دهیم و شکل دهیم که در طول مسیر به مقولههای الهیاتی فکر کنند، زیرا این مسئله هم برای آنها و هم برای ما بسیار حیات بخش خواهد بود.